خدای ِیهّوه یا خدای قرآن؟
بیایید سورۀ اخلاص را تجزیه و تحلیل نماییم. این سوره در مکه به محمد دیکته شده است الله خدای اعراب با محمد سخن میگوید
﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴾بگو محمد که الله یکی از آنها است . کلمه آنها یک کلمه مبهم است . آنها چه کسانی هستند؟ کلمه أَحَدٌ در عربی معنایش یکتا بودن نیست و ترجمه آن این است ( یکی از آنها). کلمه " واحد" در عربی یعنی یکتا .
اعراب قبل از اسلام چندین خدا را می پرستیدند و الله ( خدای ماه) یکی از آنها بود و در اینجا دیکته کننده قرآن تاکید میکند که الله یکی از آنها است و در واقع درست میگوید و در اینجا خود کتاب قرآن ثابت میکند که اسلام اگر یک دین است دین یکتاپرستی نیست. خدای اسلام در قرآن هیچوقت خودش را به محمد معرفی نمیکند زیرا مردم بیابان نشین قبل از محمد با الله ( خدای ماه) آشنایی داشتند و او را می پرستیدند . دلیل واضح این امر این است که پدر محمد اسمش عبدالله بود یعنی برده الله. پس الله و ذکر او قبل از تولد محمد موجود بوده است.
خدای یکتا اسمش بر طبق تورات موسی؛ هستم که هستم ؛ است و یهودیها او را یهوه می خوانند و او خدای یکتا است که بوده و هست و خواهد بود..
اللَّهُ الصَّمَدُ الله بی نیاز است یعنی بخودی خود وجود دارد. این بر ضد خود سوره است. اگر بر طبق آیه اول الله یکی از خدایان است و خدایان بر طبق ذاتشان یا مخلوق خدای واحد هستند مانند ماه؛ خورشید و ستارگان یا ساخته دست بشر. پس الله بی نیاز یا مستقل نمی تواند باشد مگر اینکه کتاب قرآن اشاره به شیطان که فرشته رد شده از حضور خدا به زمین از طرف خدای واحد است میکند که او شیطان ؛ بی نیاز است زیرا اوجسمانی نیست .و بر طبق سوره فلق و ناس شیطان میتواند خدای اسلام باشد زیرا در سوره ناس محمد به صاحب مردم که شیطان است پناه میبرد و در سوره فلق محمد به صاحب بامداد که شیطان است پناه میبرد.
لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ . هیچ فرزندی نزایید و از کسی متولد نشد
این آیه میتواند به دو موجود اشاره کند. موجود اول همان الله خدای ماه است که تمام اعراب بیابان نشین با او آشنایی داشتند و الله خدای ماه یک جسم مخلوق خدای واحد است و نمی تواند فرزندی داشته باشد و یا از کسی متولد شود زیزا که او یک کره خاکی بیش نیست.
موجود دوم شیطان است که بدن جسمانی ندارد پس نمی تواند فرزندی داشته و یا از کسی متولد شود.
وَلَمْ يَكُنْ لَّهُ كُفُواً أَحَدٌ . یعنی کسی مثل و همتای او نبوده است.
این. آیه ازکتاب مزمور؛ کتاب داود پادشاه سوره ۸۹:آیه ۶ و ۷ دزدیده شده است که میگوید:
زیرا کیست در آسمانها که با خداوند برابری تواند کرد؟ و از فرزندان زورآوران کِه را با خداوند تشبیه توان نمود؟
7 خدا بینهایت مهیب است در جماعت مقدّسان و ترسناک است بر آنانی که گرداگرد او هستند.
عزیزان خدا یکی است و او قادر است در هر شکلی خود را به مخلوق خود ظاهر سازد بر طبق کتاب موسی در اول خلقت خدا گفت بیایید انسان را شبیه خود بسازیم . کلمه ؛بسازیم؛ کلمه جمع است و اشاره به بیشتر از یکنفر میکند و کتاب موسی در چندین جا اشاره میکند که عیسی مسیح از همان ابتدای خلقت با خدا بوده است و او نوبر نخست زادگان است و روح خدا از ابتدای خلقت با خدا بوده است پس خدا بر طبق کتاب خود که به موسی داد خود را به عنوان خدا؛ پسر و روح القدس معرفی نموده است. .نه اینکه آنها سه شخص جدا هستند بلکه هر سه در یک شخص ثابت هستند .
این سوره و چندین سوره دیگر ثابت میکنند که اسلام با خدای یهوه ؛ خدای واحد هیچ رابطه ای ندارد و هدف محمد این بود که دینی جدید در شبه جزیره عربستان شروع کند و حکومت اعراب را گسترش دهد و همین انجام شد و هنوزم که هنوز است اعراب میخواهند دنیا را تصرف کنند.
انسان گناهکار است و جریمه گناه نزد خدای مقدس مرگ است . ولی خدا مخلوق خود را آنقدر دوست داشت که پسر یگانه خود را به عنوان مزد گناه داد تا هر که به او و عمل قربانی او بر بالای صلیب ایمان آورد نجات یابد. آیا هیچوقت به داستان ابراهیم و درخواست خدا از ابراهیم که فرزند یگانه خود را قربانی کند فکر کرده اید؟ در این داستان خود خدا قربانی را که همان قوچ است فراهم میکند و فرزند ابراهیم آزاد میشود . به همان صورت خود خدا قربانی را برای گناهان ما فراهم کرده قربانی به عوض ما میمیرد و ما آزاد میشویم
هدف من این نیست که شما را مسیحی کنم . هیچ کس نمیتواند کسی را مسیحی کند. مسیحی یعنی مسح شده از جانب خدا. اگر شما به مسیح و عمل او بر بالای صلیب که برای گناهان شما مرد و در روز سوم از مردگان قیام کرد ایمان بیاورید نه تنها گناهان شما بخشیده میشوند بلکه خود خدا شما را مسح میکند و شما فرزند خدا محسوب میشوید زیرا کلام خداوند میفرماید: اگر انسان با زبان خود نزد دیگران اقرار کند که عیسی مسیح خداوند اوست و در قلب خود نیز ایمان داشته باشد که خدا او را پس از مرگ زنده کرد نجات خواهد یافت زیرا بوسیله ایمان قلبی است که شخص رضایت خدا را حاصل می کند و بعد هنگامی که در برابر دیگران ایمان خود را به زبان میآورد نجات خود را تایید می نماید. زیرا هر که به مسیح ایمان داشته باشد هرگز ناامید نخواهد شد.
لطفا بعد از خواندن مقاله سوالها و نظریه های خود را به ما ارسال دارید تا بدانیم که منظور اصلی مقاله به درستی اظهار شده است. ما سعی خواهیم کرد تا به سوالهای شما در اسرع وقت پاسخ دهیم.